کافه ویلون♫♪

آرشه به رقص است ، ویلن به ناز ؛ عود و سرود همی چاره ساز

کافه ویلون♫♪

آرشه به رقص است ، ویلن به ناز ؛ عود و سرود همی چاره ساز

نوبت من هم میشود

من هم میخواهم من هم ویلا میخواهم ویلا برای خودم میخواهم نه ویلایه پدری. میخواهم هم را جلو بزنم نگویند پدر خانوم سین ویلا دارد بریم آنجا به تازگی اسمم را به دلایل خاصی صدا نمیزنند شاید اسم خواهر و برادرم را بگویند اما من میخواهم بگویند ویلا برای من است اگر کلیدش را بخواهند  باید از من اجازه بگیرند من خانوم این خونه هستم  برام اهمیتی نداره که چه قدر گرون باشد میخواهم تا قرون آخرش هم از جیب خودم خرج کنم اشتباه فک نکن حسودی نمیکنم فرصتم را میقاپم این ها را چرک نویس میکنم  تا سندی باشد برای آرزوهایم باید با دقت تر درس بخونم حوصلم را به نهایت برسانم صبور باشمو از هیچ حرفی دریغ نکنم به خودم قول میدهم حتی شده باشد  روزی یه ساعت هم ویالون تمرین کنم میکنم تا یه قدم به چیزی که میخوام برسم میخواهم همه جای این ویلا از ابزارات موسیقی بکار رفته باشد مثلا نمای ساختمانش به شکل پیانو در آید هر روز صبح پرده های اتاقم را کنار بزنم خودم را پتو پیچ کنم به داخل تراس بروم باد نسیمی صورتم را نوازش دهد دریا را ببینم که طوفانیست و تا سحرگاه برایم آرامش بخش باشد.


             

پ.ن:سالی که نکوست از بهارش پیداست نوروز امسال برایم عالیست از خدا میخواهم تابستان و پاییز و زمستانش هم مرا اینگونه همراهی کند.